- رضا: ببخشید که بابات شدم سهیل، خدا تو رو یهویی داد خب، اولش که مثلِ بچه قورباغه بودی همه میگفتن مثلِ باباشه، اما خوب شد یواش یواش مثل مریم شدی، قشنگ، خوب شد که مرد شدی بابا، به مریم گفتم نیاد تو تا مثلِ دو تا مرد، مردونه حرف بزنیم، مامان بابا خیلی خوبن سهیل، به خدا، وقتی نیستن میفهمی، باور کن، به خاکِ آقام. دفتر نقاشیِ مامان جدیدتو پاره نکنی بابا، کفترا هی حالتو میپرسن، دوست داشتی وقت داشتی بیا سر بزن بهشون. گریه نکنی سهیل بابا، نه، گریه مالِ مرده، فقط سرتو بالا بگیر گریه کن. خوب کاری کردی بابا مامانِ تازه پیدا کردی برا خودت، من بودم ... بندِ کفشو یادم رفت، بندِ کفشت زیرِ پات نمونه، خدافظ.